یه روزخوب با رادینی
سلام پسر گل مامان عزیز دلم انقدر شیرین شدی که یه لحظه با تو بودنو با کل دنیا عوض نمیکنم
راستی یه خبر خوب رادین دیگه به من میگه مامان تو یه عملیات چند روزه تغییر رویه داد و من هم شدم مامان هر چی صدام میکرد ج ندادم و گفتم باید بگی مامان همه نینی ها میگن مامان
موقع کار داشتن رادین.ایه (با سرکش) ایه ایه(نمیدونم چه ربطی داره مثلا میخواد اسممو صدا کنه)
من . سکوت
رادین .مامانی مامانی مامان خودم
من . با جیغ جانم عزیزم قربونت برم
واین شد که دیگه منم شدم مامان
من از خودم هنر در کردم و بعد از چند هفته برای رادین یه بلیز مردونه دوختم همچین مامان هنرمندیم من .هر جا میریم به رادین میگن لباستو کی خریده رادین سریع میگه مامان خودم دوخته داشتم برای نیایش هم لباس میدوختم اومدی میگی برای من بدوز
رادین عاشق کتاب خوندن و همش تو خونه کتاب دست شه میاد میگه مامان بیا اتاقم دب دب (دفتر)بخون میگم کار دارم میگی نه کارت تموم شده بیا تو کتابا هم تموم نقش اولا عمو حسین هست بقلشم بقیه خانواده حضور دارن رفته یه مرد سبیل کلفت نشون بابا ممد داده میگه این تویی بابا ممد هم غش کرده بود
پسر مامان صبحا که بیدار میشه کلا بهونه میگیره و فقط میگه بیا بازی کنیم همیشه هم یه پیچ گوشتی دستشه و همش میگه مامان کجا رو دوروس اونم (درست کنم) قربون اون دستات بشم من
خب مامانی درست شد بسته بیا بشین یه دقیقه رو مبل
چکار میکنی عشق مامان اونا رو بهم نریز
خب بالاخره صعود به قله اورست
اینم میمون رادین که احترام زیادی تو خونه بهش میزاریم باید همیشه اینجا بشینه
صبح برای اینکه ناهار بزارم زنگ میزنم بابایی بیا رادینو ببر مغازه یه چند دقیقه نگهش دار ولی رادین بعد ٢ دقیقه پس فرستاده میشه با یه شانسی خوشگل شاید سرگرم بشه
بازش کنیم ببینیم چی توش در میاد
بلهههههه بهترین چیزی که میشد توش باشه این بود دیگه بساط درست کردن وسایل خونه تکمیل شد
رادین..حالا بریم تو اتاق بازی اوییم رفتیم اتاق گوشی شو گرفته سمت من ازم عکس بگیره
میگم حالا وایسا منم ازت عکس بگیرم
ممنونم مامان حالا یه دونه دیگه
خب رادین بیا بریم حموم یکم اب بازی کنیم بیایم
چرا ناراحتی مامان فدات خوابت میاد
موقع ناهار
بخور مامان فقط نگاهت به تلویزیون بیا بشین پایین نخیییر انگار نه انگار
بعد ناهار عملیات درست کردن شروع میشه رفته بالا دیده عموحسین داره دی وی دی درست میکنه اومده به جون مال خودمون افتاده
بسته مامان خسته شدی درست شد حالا نوبت جارو بخی کشیدنه
خب رادین خوابش گرفته
رادین خوابید منم ٢تا چشمم خون افتاد شما هم خسته کردیم شرمنده فعلا