زندگی با تو چقدر قشنگه
سلام عروسک قشنگم
مامانی امروز با بابا رفتیم بیرون خرید کنیم(البته تو قبلش بابا رفتی مغازه و کیفتو بردی و کلی خوراکی برداشتی بعد پیش مامان فرشته موندی)ولی فقط برای تو کلی خرید کردم عاشق اینم که برم مغازه و برات خرید کنم وقتی اومدیم سریع اومدی پله گفتی کجا بودی تا لباسارو نشوند دادم خوشحال ازم گرفتی رفتی باز کردی قربونت برم من
رادین امروز میخوام یه کم از شیرین زبونیات برات بنویسم البته چون حافظه من عالیه بعضی هاشو برات میگم
رادین وقتی برنامه کودک میبینه....
مامان...رادین بیا برنامه کودک ببینیم
رادین..این کیه؟؟؟
مامان..پیشیه
رادین ...پیشیه کیه؟
مامان ...پیشیه رادینه
رادین...گریه پیشیه من چرا دفده اونجا
مامان ..پیشیه تو نیست پیشیه نینی اس
رادین ...نینیه کیه؟؟؟
مامان ...نینیه مردم
رادین ...مردم کیه؟
مامان...مردم توی خیابون
رادین ....خیابون کجا؟؟
مامان...غلط کردم رادین بیا بریم بازی کنیم
دیروز پهلوم درد میکرد اومدی اتاق دیدی دستم به پهلوم یه جوری نگام کردی گفتم رادین پهلوم درد میکنه دیدم بدو یدو رفتی بیرون پیچ گوشتی به دست برگشتی لباسمو دادی بالا گفتی دوروس اونم من بعد خودتم خندت گرفت و باهم کلی خندیدیم فدای مهندسم بشم که حالا دکتری هم قاطیش کرده
فردای تولدت داشتم برات لباس میپوشوندم بریم بیرون گفتم میخوایم بریم برای راد رادم لباس بخریم سریع گفتی من لباس دارم گوشی ندارم الهی من فدات بشم انقدر برات جیغ زدم بعد چند وقت گوشی خریدی اخر شب رفتی به بابا میگی بابا گوشیم قاب ندایه بابا رفت قاب گوشی خودشو داد به تو وقتی قابو برات انداختیم انقدر خوشحال شده بودی که تا حالا این جوری ندیده بودمت اومدی به من میگی تو ندایی..پول بده برم برات بخرم دورت بگردم پسر مهربونم که به فکر منی
بابا به رادین میگه تو پسر کیی؟
رادین..پسر مامانم
بابا...پس من چی
رادین ...پسر تو هم هستمممم
رادینم از اون روز که رفتیم خونه حاجاقا گوسفندرو دیده بود تو حیاط ترسیده بود هروقت یادش میفتاد سریع میومد میگفت بکم کن(بغلم کن)دیگه میچسبید به منو ساکت میشد هرچی باهاش حرف میزدم ساکت میموند فقط بعضی موقعا میگفت ببیی جوجو میتسم مامان بمیره ولی مامان فرشته با اب نمک و...یه کارایی کرد و ترس تورو ریخت حالا دیگه نمیترسی فدات شم
هر کس به رادین بگه رادین اومدم بخورمت بدو بدو فرار میکنه میگه نه نه فکر میکنه جدی اومدن بخورنش اون روز عمو امیر میگه رادین اومدم بخورمت تو هم راه فرار نداشتی با یه قیافه بامزه ای همراه با ترس گفتی نه نه بیا اب بخور
شبا پسر مامان بیدار میشه میگه اب بده گشنمه بعد خوابالو خوابالو اب میخوره با چشای بسته میگه توام او (تو هم بخور)سریع هم میخوابه تو خواب هم به فکر مامانی عزیزم
بهترین غذای رادین ابگوشتو کوکو ماکی (ماکارونی)هست فقط تا حالا گشنش بشه میگه گذا بده ابجوش بده یا میگه کوکو پپزیم بعضی وقتا هم ماکارونی شکلی میگیره با قابلمه و اب و قاشق برای من ماکی پپزه پسرم اشپز هم هست هر وقت هم نخوای بخوری میگی مامان اودم زیاد زیاد اودم میگم کی خوردی من ندیدم میگی اات 2 (ساعت 2)
هر وقت اماده بشیم میگی بریم خونه انا امهین(نیایش و مامان مهین)برای درست شدن قافیه هم همچین سریع میگی امهین ولی همین جوری مامان مهین صدا میکنی نسرین اومده تو پله میگه رادین منم میام میگی خونه نیستن نسرین میگه پس تو کجا میری میگی من لباس پوشیدم برم تو نیا نیستن
رادین نمیدونیم چرا به ماست میگه ماست کردی هر کی میگه ماست ترکیه داد میزنی نه ماست کردیه اون روز رفتی دم در میگم کجا میری میگی میرم ماست کردی بخرم بعد اومدی میگی دریدم بیا بخور(با یه تشدید رو خ و خیلی غلیظ)منم گرفتم الکی خوردم میگی برو با ادوق(قاشق)بخور با دست بده
اون روز تو خونه چوب کبریت پیدا کردی با یه هیجانی اومدی برام تعریف میکنه این اتیش مال ایلیا اون روز اومد دفت بایا بایا (بالا)اتیش زد عمه بود مامان پسته بود ایین(نسرین)چایی اواد ما اودیم با هم من بعد چند دقیقه فهمیدم داری چهارشنبه سوری رو تعریف میکنی بعد میگی دیگه چی اودیم گفتم تخمه بعد با هیجان میگی اده تخمه پفک ..الهی من دورت بگردم شیرین زبونم
تا ماشین پلیس ببینی میگی این پییس منم ماشین پپس دایم بابا ممد هم پییس بدو بدو میری عکس بابا رو رودیوار نشون میدی
حالا یه سری از کلمات که رادین اختراع کرده
اچیخ..(اشغال) دریده(خریده) نه بیا(نیا) نه پاشو (پانشو) ابده و اپوتیکا(حرف بد رادین موقع عصبانیت در واقع یه فحش) ادوق(قاشق) نخ(زیر ن کسره داره) تخم مرغ
خیلی طولانی شد ببخشید با یه عکس از عسلم تمومش میکنیم